لحظات از آن توست...
آن هنگام كه در كنار چشمه ي آرامش دلتنگي را هاي كوچكت را به آبي آب مي سپاري
آن هنگام كه در جاده ي بي انتهاي خيال، گوش به زنگ كاروان دلت راهي دشت نور مي شوي
آن هنگام كه در نفخه ي رازقي و زنبق، غرق در روياهاي سپيد، با ابرهاي باران زاي عشق
هم آغوش مي شوي
آن دم كه در نهايت شب...تنها تو مي ماني و ماه...و هزاران راز مگو....
لحظات از آن توست...
آن دم كه در هياهو و جدال اسفند براي وصال فروردين ... باد دمي نمي آسايد و تو تنها نظارگر
مشتاق اين تمناي وصالي...
آن هنگام كه اولين شكوفه هاي گيلاس بر چشمانت بوسه مي نهند و تو با خود مي گويي...
يك سال رفت و دريغ روزهاي از كف رفته بر جاي ماند
چه ها شد كه نبايد ميشد و چه ها نشد كه ...
و باز ... اين منم...مسافر فصل هاي پر رمز و شگفت آور....
امسال چه خواهد گذشت... بر من ؟... بر تو؟...
...
لحظات از آن توست؛
آبي، سبز، سرخ، سياه، سفيد،...
رنگهايي را كه بايسته است بر آنها بزن
روزهايت رنگارنگ دوست من...
نمي دانم كه دانستي دليل گريه هايم را
نمي دانم كه حس كردي سكوتم را
ولي دانم كه مي داني من عاشق بودم و هستم
وجود ساده ات بوده كه من اينگونه دل بستم
شعر را... ماه را.... و تو را ...
امروز كه به اجبار قلبم را ورق زدم
هنوز اولين سطر را نخوانده
تو را به خاطر آوردم و شب هاي مهتاب را...
...ولي نه...!! بايد ترك كنم
هم تو را....هم شعر را ....
و هم٬ همه ي شب هايي را كه به ماه نگاه مي كردم
اول از روی ادب ای گل خوشبو سلام
دوم از روی محبت به تو دارم پیام
بی تو ای دوست گذر از
جهان زندان من است
تا تو هستی در برم زندان گلستان من است
First I want to tell hello from decorum
Second I have a
message for you from kindness
O friend without you this world is like prison for me
When you are with me this prison is my rosery
تمام امید آسیابان به وزش باده تا آسیابش از کار نیافته ، قلبم آسیاب ، خودم آسیابان و نفسهایت باد...!
All hope of miller is wind that his mill can work always, my heart is mill, I am the miller & your breathe is wind...
غیر از غم عشق تو ندارم غم دیگر / شادم که جز این نیست مرا همدم دیگر .
I have no other grief except your grief / I am happy that I have no other comate
اگه کوه باشی استواری ... اگه رود باشی روانی ... اگه کوه باشی بلندی اگه آسمان باشی وسیعی ... اگه خورشید باشی پر حرارتی اگه آدم باشی یه اس ام اس می فرستی!
If you are mountain you are constant...if you are river you are fluent...of you are mountain you are tall, if you are sky you are ample...if you are sun you are hot...if you are human you send a sms!
اگه تو دنیا هیچی هیچی نداشته باشی مطمئن باش سه چیز همیشه مال تو هست:خدای مهربون، فکرای قشنگ،قلب کوچیک من.
If you even have nothing in this world, be sure that 3is always for you: the kind Allah, the good thoughts, my small heart
شبی پرسیدمش با بیقراری به غیر از من کسی را دوست داری به چشمش اشک شد از شرمساری میان گریه هایش گفت آری
One day I asked him: do you love anyone except me? He cried from embarrassment and told slowly: yes
تک درخت خاطراتم بر لب ساحل نشسته ، گر چه دوری از کنارم یاد تو در دل نشسته.
My lone tree of my memories is in the beach, you are away but your memory is in the heart.
روزی که عشق را قسمت کردند پرواز را به تو دادند .... قفس را به من ساز را به تو دادند .... غم را به من و من تشنه ی کویر دشت بارانم ..... مانند طایفه ی خاک می مانم و دشمن طوفان من هر شب این ساز را به بهانه ی تو به صدا در می آورم
A day that part the love, they give the flying to you...they gave the cage to me, music to you...they gave grief to me & I am a desert that is thirsty or raining, I am like the soil & my enemy that is stream make this music for the sake of you...
اینو مفرستم عزیزم تا همیشه تو بدونی واسه این دل غریبم هم نوا و هم زبونی